نگاهی به سرمایه‌گذاری در امور فرهنگی شهر رشت
نگاهی به سرمایه‌گذاری در امور فرهنگی شهر رشت
"روزی این باد ما را با خود خواهد برد"

✍سروش علیزاده –

شاید بهترین اتفاقی که در یک سال گذشته در رشت افتاد و به‌شدت مرا خوشحال کرد آمدن سرمایه‌گذار فرهنگی در رشت و افتتاح کتاب اردیبهشت بود. سروش و حمید صحت که از دوستان خوب من هستند به رشت آمدند و سرمایه‌ای را که قرار بود در استان و شهری دیگر صرف کنند با توصیه‌ها و مشورت‌های دوستان در رشت هزینه کردند و همین مجموعه کتاب اردیبهشت که سرمایه‌گذار غیربومی هم دارد به‌تنهایی بار خیلی از اتفاق‌های فرهنگی استان را به دوش کشید. این در حالی بود که ما هیچ کمکی هم به آن‌ها نکردیم و نه شهرداری و نه شورا هیچ تشویقی برای آن‌ها در نظر نگرفت. کمترین کار این بود که می‌شد فضای کار را برای سرمایه‌گذاری در اختیارشان گذاشت آن‌هم نه مجانی اما با شرایطی که هزینه کمتری نسبت به شرایط فعلی متحمل شوند و یا هر گزینه تشویقی دیگر که زمینه سرمایه‌گذاری فرهنگی را برای آن‌ها آسان‌تر کند. نه این‌که رشت با همین اتفاق‌های فرهنگی‌اش است که سال‌های سخت را پشت سر گذاشته است؟ آیا رشت از وجود سروش صحت متحمل ضرر شده است؟ ما با آمدن سروش صحت به رشت چه گفتیم.
زمانی رشت شهر سینماها بود. زمانی که در شهرهای دیگر یک سالن سینما هم نبود رشت چندین سینما داشت که خانواده‌ها برای دیدن فیلم‌های مختلف به آن سالن‌ها می‌رفتند؟ حالا رشت چند سالن سینما دارد؟ چند سالن که اگر به سینما هم بروی با درد به خاطر صندلی بد و سالن نامناسب از آن خارج نمی‌شوی؟
بیش از ده سال است که خانواده سرتیپی سینما انقلاب رشت را خریده‌اند. می‌توانستند آنجا را ده سال پیش بکوبند پاساژ بسازند و بروند؛ اما سرشان درد می‌کند که در حوزه سینما سرمایه‌گذاری کنند. در تمام استان‌ها مانند مشهد و تهران و … این کار را کرده‌اند. ما با آن‌ها چه کرده‌ایم؟ ده سال است انواع سنگ‌ها را جلو پایشان انداخته‌ایم و سینما انقلاب ویرانه، ویرانه‌تر شد و حال که در شورا پیگیر به ثمر رساندن پروژه ساخت سینما انقلاب که می‌تواند چند سالن شیک به سالن‌های سینمای رشت اضافه کند هستند را بدون اطلاع مورد هجمه قرار می‌دهیم که رضا عطاران را جلو انداخته‌اند تا سینما انقلاب را صاحب شوند!
وقتی شما عزیزان خواب بودید ده سال پیش سینما انقلاب خریداری‌شده تا بازسازی شود و تبدیل به چند سالن سینما شود. ورود رضا عطاران فقط همراهی و تشویق مجموعه شورای شهر برای تسهیل و پیگیری و البته ترغیب سایر سرمایه‌گذاران در این عرصه بود.
حال ایرج نوذری به‌عنوان اقدامی نمادین بدون هیچ دریافت حقوق باتدبیر رئیس شورای اسلامی شهر رشت به‌عنوان مشاور فرهنگی منصوب‌شده است. این در حالی است که او مجتمع دندانپزشکی در رشت تأسیس کرده و بیش از پنجاه نفر از جوانان بومی در آن مشغول به کار شده اند و من‌بعد ساکن رشت خواهد بود. اما این ساکن رشت بودن یا هنرمند بودن دلیل بر انتخاب این فرد برای مشاور نمادین شورا نمی شود اما درد دیگری در گیلان داریم که توجیه این انتخاب می تواند باشد.
ایرج نوذری ظرفیتی است که می‌تواند با توجه به اینکه سفیر فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم هست پای سرمایه‌گذاران در امور فرهنگی را به رشت باز کند. این‌که ما در رشت افرادی شایسته داریم که لیاقت و توانایی مشاور شدن در این زمینه فرهنگی رادارند جای شک ندارد اما کدام گزینه بومی ما می‌تواند پای سرمایه‌گذاران فرهنگی را به رشت باز کند و اگر این توانایی را داشته چرا تاکنون قدمی برای شهر رشت برنداشته است؟ باید شرایط مهیا شود تا بزرگان فرهنگ و هنر گیلان در تصمیم گیری های واقعی رشت به کار گرفته شوند و نه پست های نمادین.
کاری که دوبار در رشت استارت خورد و هیچ وقت دنبال نشد. در زمان ثابت قدم و در زمان نصرتی از بزرگان رشت برای جلساتی دعوت شد تا مشاور و کمک مدیریت شهری باشند اما جلساتی ناکارآمد و با عوض شدن هر شهردار به خاطره پیوستن این جلسات حکمی اجباری شد.
ورود و وجود سرمایه‌گذار در امور عمرانی – فرهنگی از هوا هم برای این شهر واجب‌تر است که اگر بخواهیم رشت را با این بیغوله فرهنگی رها کنیم دیگر جز نامی از گذشته خوب این شهر درزمینهٔ فرهنگی بر ای‌مان نخواهد ماند؛ که البته مدت‌هاست که این شهر در احتضار است و ما در باد گذشته پر از افتخار خود خوابیده‌ایم.