گیرا آنلاین_ ✍️سامان بدر_ در زمانه‌ای که محبوبیت و مقبولیت مسئولین در کشور به پایین‌ترین سطح خود رسیده استاندار گیلان از معدود افرادی است که طرفداران قابل توجه خود را دارد.
شاید این مورد بیشتر به خود این شخص برمی‌گردد نه دولت و خط فکری اصلاحات که این روزها حداقل در فضای مجازی چندان اقبالی ندارند.
حق‌شناس در روزگار سختی مسئول شده است . وقتی که هنوز سایه جنگ از کشور بیرون نرفته ، اوضاع اقتصادی هم طوری است که خود رئیس دولت مدام در حال گلایه است. به واقع دولت چهاردهم بیشتر در حال ساخت برنامه راز بقا است تا به دست آوردن یک ایده بکر جدید!
در این وضعیت معدود افرادی چون حق‌شناس استثنا هستند. او تلفیقی از کار کردن و پاسخگو بودن را برگزیده و با امکاناتی محدود دنبال ساختن فرصت‌های جدید است. ایده‌آل‌های ذهنی او با پول و بودجه فعلی نمی‌خورد. اما از پای ننشسته است که مسیر جدیدی را باز بکند.
از حضور زنان و جوانان در عرصه های مدیریتی تا ورود به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و شناسایی درست این موضوع به مسئولان کشوری که اینجا استانی است که می‌تواند پل ارتباط با چهار کشور همسایه باشد.
همه این اقدامات آزمون و خطا دارد و اشکالات مشخصی را نیز با خود همراه کرده است. ولی باید پذیرفت او به نقاطی دست گذاشته که نیاز اصلی گیلان است. گردشگری و سرمایه‌گذاری خارجی و استفاده از ظرفیتهای مدیریت جدید! با این حال آن‌چه ناراحت کننده است که او انگار تنهاست. آن توان و شور و شعف در وجود مدیران کناری از معاونین تا فرمانداران دیده نمی‌شوند. نمونه‌اش همین اجلاس کشورهای حاشیه خزر که انگار برخی مدیران از روی اجبار و با استفاده از چت جی بی تی به انتشار یادداشت می‌پرداختند. گویی فقط دنبال باقی ماندن روی صندلی خود هستند.
ولی با همه این‌ها حق‌شناس یک چهره کاریزماتیکی دارد که نمی‌توان او را نادیده گرفت. او هم سوادش را دارد، هم توان اجرایی! هم شوخ طبعی دارد و هم در وقت خود جدیت فراوان! او شایستگی لازم را دارد که در این مملکت وزیر و بالاتر از آن شود. ولی در بد زمانه‌ای استاندار شده است که با همه این‌ها بازهم محبوبیت قابل توجهی کسب کرده است. زمانی که فیدل کاسترو رهبر اسبق کوبا در دولت اصلاحات به ایران آمد یک روزنامه تیتر زد فیدل بیست سال دیر آمدی! کنایه از این که دوران حرف‌های تو برای ما ایرانیان کمی گذشته است. حالا هم پربیراه نیست بگوییم ما بیست سال پیش یکی مثل حق‌شناس می‌خواستیم.
- نویسنده : سامان بدر
