گیرا آنلاین_ در گفتوگویی با میثم عباسی، پژوهشگر مسائل شهری، او از شکاف عمیق در توزیع فضاهای سبز و فرهنگی در رشت پرده برداشت؛ شهری که به گفته او، در برخی مناطق حتی به یکچهارم استاندارد جهانی فضای سبز هم نمیرسد. عباسی با اشاره به تمرکز امکانات در محلات برخوردار و محرومیت شدید مناطق حاشیهای، این نابرابری را عامل تشدید آسیبهای اجتماعی و کاهش سلامت روانی کودکان دانست و خواستار بازنگری در سیاستگذاری شهری با رویکرد عدالتمحور شد. گفت و گو با این فعال اجتماعی را در ادامه می خوانید؛
موضوع کمبود فضاهای فرهنگی و تفریحی در رشت، بهویژه برای خانوادهها و کودکان، یکی از چالشهای اساسی شهری است که سالهاست به شکل سیستماتیک نادیده گرفته شده است.در ابتدا بفرمایید که شهر رشت در مقایسه با استانداردهای جهانی و ملی، چه میزان با کمبود فضاهای سبز و فرهنگی مواجه است؟
اگر بخواهیم بر اساس استانداردهای سازمان جهانی بهداشت و شاخصهای شهری ایران صحبت کنیم، وضعیت بسیار نگرانکننده است. استاندارد جهانی حداقل سرانه فضای سبز برای هر شهروند ۱۵ تا ۲۰ متر مربع است. این رقم در برخی از کلانشهرهای توسعهیافته به بیش از ۳۰ متر مربع نیز میرسد. اما متأسفانه سرانه فضای سبز در رشت، حتی در بهترین تخمینها، به زحمت به ۳ تا ۴ متر مربع میرسد. این یعنی ما کمتر از یکچهارم حداقل استاندارد جهانی را داریم. در مورد فضاهای فرهنگی مانند کتابخانههای عمومی، سالنهای نمایش، خانههای فرهنگ و موزههای کودک، این شکاف حتی عمیقتر است. رشت به عنوان مرکز استان گیلان، از نظر امکانات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان بسیار فقیر است.
به نظر شما این کمبود در کدام مناطق شهر حادتر است و توزیع امکانات چگونه است؟
اینجا دقیقاً به قلب معضل میرسیم: تمرکزگرایی و توزیع ناعادلانه امکانات، مدت هاست بیشترین توجه و بودجه شهری معطوف به چند منطقه خاص مانند گلسار، منظریه، رشتیان و معلم بوده است. این مناطق دارای پارکهای نسبتاً مناسب، فرهنگسراها و مجتمعهای تجاری-تفریحی هستند. اما اگر کمی از این هسته مرکزی فاصله بگیرید و به مناطق حاشیهای و حتی مناطق میانی قدیمیتر بروید، با بحران بیشتری مواجه میشوید.مناطقی مانند: معلولین، پاره بیجار، جیرسر ، صفیآباد ، احمدگوراب، سلیمانداراب و… این مناطق که بخش قابل توجهی از جمعیت رشت را در خود جای دادهاند، از ابتداییترین فضاهای عمومی ایمن و استاندارد محروم هستند. پارکهای موجود یا بسیار کوچک هستند یا اصلاً امکاناتی برای کودکان ندارند. خبری از کتابخانه کودک، زمین بازی استاندارد یا سالنهای فرهنگی نیست. این امر منجر به ایجاد یک شهر دوگانه شده است: یک رشت توسعهیافته، سبز و دارای امکانات، و یک رشت حاشیهای، خاکستری و فاقد هویت شهری.
پیامدهای این نابرابری فضایی برای خانوادهها و به ویژه کودکان در این مناطق چیست؟
پیامدها بسیار گسترده و عمیق است:مهمترین آن کاهش سلامت روانی و جسمانی کودکان، نداشتن فضای امن برای بازی و تحرک، منجر به افزایش (بیتحرکی)، چاقی و مشکلات عضلانی-اسکلتی در کودکان شده است. از سوی دیگر، فقدان فضاهای شاد و خلاقانه، باعث افزایش استرس و کاهش شکوفایی روانی آنان میگردد.
همچنین مساله مهمتر در این معضل، گسترش آسیبهای اجتماعی است. وقتی کوچه و خیابان تنها محل تفریح نوجوانان باشد، احتمال گرایش به رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی به شدت افزایش مییابد. فضاهای فرهنگی سالم، بهترین جایگزین برای پیشگیری از این آسیبها هستند.
به نظر من این مساله نابرابری اجتماعی را هم تشدید می کند. کودکی که در گلسار به پارک ، کتابخانه و کلاسهای فرهنگی دسترسی دارد، با کودکی که در پاره بیجار حتی زمین خاکی مناسبی برای فوتبال ندارد، در یک نقطه شروع قرار نمیگیرند. این نابرابری از همان کودکی، شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند.
راهکار شما برای برونرفت از این وضعیت و حرکت به سمت توزیع عادلانهتر امکانات چیست؟
راهکار فنی متعددی وجود دارد اما نیازمند عزم سیاسی و بودجهای جدی است:به عنوان نمونه اولویتبندی بودجه بندی شهری باید به گونهای باشد که اولویت اول، توسعه مناطق محروم باشد. به جای احداث پارک جدید در منطقهای که از قبل چندین پارک دارد، باید پارکهای محلهای در مناطق حاشیهای ساخته شود.
ما باید فضاهای بلااستفاده را احیا کنیم، بسیاری از زمینهای زراعی و بایر در داخل بافت این مناطق وجود دارد که میتوانند با کمترین هزینه به فضاهای سبز و فرهنگی کوچک مقیاس تبدیل شوند. برنامهریزی باید برای کل شهر و با نگاه عدالتمحور انجام گیرد.
در پایان باید تأکید کنم که فضای عمومی و فرهنگی، یک کالای لوکس نیست، یک ضرورت اساسی برای حیات یک شهر سالم است. تا زمانی که برای تمام کودکان رشت، فارغ از کدپستی محل زندگیشان، فرصت بازی، یادگیری و شکوفایی یکسان فراهم نکنیم، نمیتوانیم ادعا کنیم رشت یک شهر زیستپذیر و عادلانه است.
- منبع خبر : گیل ابراز




