گیرا آنلاین_ ✍️ محمدرسول محمدپور _ توسعه سیاسی یک کشور در گرو فعالیت احزاب و نخبگان سیاسی می باشد و بر هیچکس پوشیده نیست که عدم بالندگی در این حوزه باعث عقب ماندگی های جبران ناپذیری خواهد شد.
سپهر سیاسی ایران عملا از سال ۷۶ و با شروع بکار دولت اصلاحات رسما وارد یک فضای دو قطبی بین دو طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب شد. دو طیف سیاسی که در این چند دهه بیش از متن همواره با حواشی دست به گریبان بوده و هیچ گاه خود را به ایجاد یک تشکیلات حزبی تمام عیار و کادرسازی به مفهوم حقیقی کلمه ملزم ندانسته و صرفا به سیاست و تحزب یک نگاه ناقص و انتخابات محور داشته اند و این در حالیست که این دو جریان سیاسی بیشترین خواستگاه جوانان علاقمند به کنش در فضای سیاسی کشور بودند.
جریان های سیاسی که بیش از یک کنش معرفه به گعده هایی قدرت معاش تبدیل شده اند و با سیاست زدگی محض صرفا به دنبال سوگیری های جریانی بودند و تهی از حداقل بصیرت لازم با نگاهی قدرت طلبانه و قلدرمعابانه بدون اندک دغدغه ای در خصوص وضعیت مردم جامعه فضای سیاسی کشور را به میدانی برای تخریب حریف و پیگیری مطالبات جریانی و گاها شخصی تبدیل کرده اند.
جای افسوس و تعجب است که هنوز پس از گذشت نیم قرن از عمر انقلاب سال ۵۷ دو جریان سیاسی فعال در کشور به این درک ابتدایی نرسیده اند که تنها با رقابت گفتگویی و تقویت تحزب می توان پیروز مناقشه های مرسوم سیاسی بوده و به توسعه سیاسی در کشور رسید و در این بین مطالبات مردمی و خواست احاد جامعه بر هر گونه اندیشه سیاسی و خواسته طلبی های جریانی ارجعیت دارد.
عطش کسب یک سویه قدرت و حذف جریان رقیب با هر دستاویزی(هر یک از جریان های سیاسی با یک ابزار و منش منحصر به خود) علل محوری شرایط امروز جامعه و ذره وارگی فضای سیاسی و اجتماعی کشور است که مسبب آن هر دو جریان سیاسی کشور با حداقل تفاوت در تقصیر و علت می باشند که متاسفانه باوجود وضعیت نابسامان سالهای اخیر شاهد هیچ گونه تغییر روش و منش در این دو جریان نیستیم و انتظار تغییر امیدوار کننده ای در کوتاه مدت هم نمی رود.
ادامه روند فعلی با توجه به شرایط کشور باعث ذبح قطعی امید به کارگزاران نظام و گسست بین مردم و حاکمیت خواهد شد که تبعات آن جبران ناپذیر می باشد