محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعرا و متخلص به بهار، شاعر، نویسنده،تاریخ نگار و سیاست مدار بود.اشعار او آینه روشنی از تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در یکی از برهه های مهم تاریخی کشور است.
جملهٔ اهل ادب، محمدتقی بهار را سیاستمداری آزادیخواه، شاعری نوپرداز و استاد مسلم نظم و نثر ادب پارسی میدانند که در دورهٔ معاصره ایران بس اثرگذار است. بهگفته شفیعی کدکنی، بهاریکی از شعلههای پرفروغ قصیدهسرایی در تمام تاریخ ادبی ماست.او با ریختن مضامین نو و تازه در قالبهای سنتی شعر، توانست تحولی اساسی در عرصه ادب ایرانی بهوجود آورد؛ زینروست که او را «احیاگر قالب قصیده» میدانند. دیوان شعر بهار،آینهٔ تمامقد زندگی و مبارزات سیاسی و اندیشههای تحولآفرین اوست و تبلوری از آشوبهای رفته بر ایران در مقطعی از تاریخ این کشور است.
بهار اگرچه در بعضی از گفته های خود، خوشبین و امیدوار است ولی به طور کلی صفت ممتاز شعر او، مخصوصا در این دوره، بدبینی مفرط،یأس از زندگی، نگرانی به آینده و عدم اطمینان است به هر که و هرچه هست و خواهی نخواهی دچار یأس و حرمان می شود که بهترین نمونه این حال، دماوندیه اوست.
بهار در سال ۱۳۳۰ به بیماری سل درگذشت.
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازهتر کن
زآه شرربار این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته! ز کنج قفس درآ
نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصهٔ این خاک توده را
پر شرر کن
- نویسنده : دکتر لیلا حلاج زاده
لینک کوتاه :
https://giraonline.ir/?p=5081