شهادت، اوج تعالی انسان است، در فرهنگ اسلام و بخصوص تشیع، ارزشمندترین و گرانبهاترین حرکت، شهادت است. شهید کسی است که با نثار جان خود، درخت اسلام را آبیاری کرده و فساد را ریشه کن می کند.
شهیدان، مقاومت و پویایی جامعه را تضمین می نمایند و به جامعه ظرفیت روحی می بخشند و ضعف و سستی را از بین می برند. اگر خون شهیدان نبود که شجره طیبه رسالت را سیراب نماید نه از اسلام خبری بود و نه از مکتب توحید بخش الهی اثری.
و در یک جمله می توان گفت که پر محتواترین عنوان، در راستای تکامل انسان، از دیدگاه متون اسلامی عنوان «شهید» است.
از مهمترین عوامل بازدارنده روند تکاملی جامعه و بزرگترین آفت انقلاب و حرکتهای سازنده، آمیزش خطوط انحرافی و جریانات منفی با مایه های اصیل و پاک و بر حق است.
حق و باطل گاه آنچنان بهم می آمیزد که تمیز و جدائی آنها از یکدیگر محتاج به ایجاد سیل و موج قوی است تا لاشه ها را از درون دریای جامعه به بیرون پرتاب کند و گوهرها و مرجان ها و یاقوت ها را در درون بپرورد.
حق و باطل گاه مانند کف و آب هستند که تشخیص و جدائی آنان ساده است و گاه آنچنان بهم مخلوط شده اند که باید با حرکتهای تند و پرحرارت از هم جدا شوند.
انتخاب آگاهانه شهادت در سایه تفکر صحیح در چنین مواردی نقش خود را ایفاء می کند، شهادت چنان حرارت و سوزی می آفریند و چنان حرکت و تکانی را بوجود می آورد که حق و طرفدارانش از باطل و پیروانش به خوبی جدا می شوند.
شهادت شجاعانه نقش جدا کردن و شناساندن و سرانجام رشد و نمو حق و نابودی باطل را به طور احسن و اکمل در جامعه ایفاء می کند و با این اثر، اجتماع را از رکود و جمود و انزوا خارج می سازد و با تصفیه عمیق، پویایی و بالندگی و کمال جامعه را تضمین می کند.
مگر نه این است که مرگ به سراغ همه خواهد آمد و گریزی از آن نیست، پس چه بهتر آنکه با مردن معامله ای انجام شود و در برابر دادن سرمایه حیات و قربانی شدن، سود و نتیجه ای بزرگ عائد شود.
خداوند در قرآن می فرماید:
«اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، آمرزش و رحمت خدا بهتر از هر چیزی برایتان خواهد بود.»
شهادت که نتیجه سلامت روان، روحیه شجاعت و انتخاب آگاهانه است، مقاومت و پویایی جامعه را به دنبال دارد، چرا که ریشه در قدرت، قوت، صبر، استقامت، مبارزه با کفر، انسجام، آخرت خواهی و ظرفیت بالا دارد و این عوامل در مجموع، مقاومت جامعه را بالا برده و اجتماعی را متحرک و پویا و سازنده می سازد.
شهادت مرگی است، انتخاب شده، مرگی که انسان به سوی آن میرود نه آنکه به سوی انسان بیاید و اهمیت و ارزش شهید و شهادت نیز از همین جا سرچشمه میگیرد.
اگر چه گفته میشود شیعه اگر در بستر هم بمیرد، شهید است، اما شهادت درجاتی دارد که عالیترینش جهاد در راه خداست.
ماده اصلی «شهادت» معنی حضور را میرساند، از این رو شهادت و گواهی در کارها و اعمال نیز به همین ملاحظه از این ماده مشتق گردیده است؛ ولی شهید در چه صحنهای حضور دارد؟ آیا هنگامی که میخواهد این دنیا را ترک گوید شاهد و ناظر فرشتگان است؟ آیا شاهد و ناظر نعمتهایی است که خداوند به او عنایت میکند و او از همان آغاز مرگ آنها را مشاهده مینماید؟ – چنانچه در روایات متعددی آمده است – آیا حضورش در پیشگاه خداست که هرگز فناپذیرو نابودشدنی نیست؟ و یا …
باری، هر معنایی که داشته باشد، این مفهوم را میرساند که شهید مرگ ویژهای دارد، سوای مرگهای دیگر.
نخستین بار کلمه «شهید» را پیامبر اکرم(ص) بر افرادی که در راه خدا کشته میشوند اطلاق کرده است. در روایتی میخوانیم که آن حضرت به یارانش فرمود:
جراحکم فی سبیل الله و من قتل منکم فانه شهید:
جراحاتی که بر شما وارد میشود در راه خداست و هر کس از شما کشته شود، شهید است.
ارزش شهادت
در دنیای پرفتنه امروز که عصر انفجار اطلاعات لقب گرفته است و در زمانهای که مرزهای جغرافیایی، معنا و مفهوم پیشین خود را در ساختار جدیدی از معرفت و تحول مبنایی در حیات بشری، رفته رفته از دست میدهند و اقتدار ملی هر کشور در بعد فرهنگی آن جلوه و ظهور مییابد، پاسداری از ارزشهای فرهنگی، رویکردی واقعبینانه و استراتژیک خواهد بود.
چنین است که هر ندایی از رهایی و هر پرچمی از آزادگی در گستره گیتی، مورد هجوم توفانهای زهرآگین اتحادیه جهانی زر و زور و تزویر قرار میگیرد.
در این میان، رسالت همه آنانی که به عدالت، آزادی و رهایی میاندیشند و به آرمان بزرگ پیامبران ایمان دارند، آن است که از فرهنگ ایستادگی و وارستگی در این تهاجم بیحساب با هر وسیله ممکن صیانت و پاسداری کنند.
درخشانترین و فروزانترین ستاره آسمان فرهنگ رهایی، مشعل پرفروغ فرهنگ شهادت است.
تکریم و تعظیم شهیدان، تلاشی مقدس است در برافراشتن پرچمهای سرخ استقلال و آزادی بشریت، از یوغ ذلت و اسارت و گام بلندی است در راستای احیای ارزشهای مکتب توحید و عدالت؛ زیرا که، «شهادت، مرگ در راه ارزشهاست» و هر شهید، مشعلی است که در بلندای عزت و سرافرازی یک ملت، جاودانه میدرخشد.
«شهید، زیباترین زخم بر پیکر هستی و «شهادت» زیباترین غزلی است که از لبهای سرخ حقیقت میتراود. شهادت بیداری را معنا میکند و بینایی را شفاف میسازد.
شهادت مشعلی است که خداوند در جان برگزیدگانش برمیافروزد، تا تاریکی از شانههای زندگی بگریزد.
شهید چشمه آتشی است که خرمن ظلم را میسوزاند و آب روانی است که بر کویر تشنه عدالت جاری میشود. هر شهید سپیدهای است که در افق آسمانها طلوع میکند و پیامآور صبح میشود. شهادت شهید به طور یقین بسیار پرارزشتر و مؤثرتر از حیات اوست. «شاهد» از اوصاف خداوند است و زمانی که کسی به آن درجه از خلوص برسد که به مقام شهادت نایل آید او مخلوقی است ملحق شده به خالق و عادی است و از «ونفخت فیه من روحی».
شهادت نه یک مردن، که یک انتخاب است: «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله. اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون».(۱)
هر کسی را که در راه خدا کشته و شهید شد، مرده نپندارید؛ بلکه او زنده جاوید است ولیکن شما این حقیقت را در نخواهید یافت.
شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن میباشد.
در قرآن کریم، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند، وجود دارد. از جمله مسایلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از: زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
سه گروهند که در قیامت شفاعتشان پذیرفته میشود: انبیاء، علماء و سپس شهدا. باید توجه داشت که شهادت مقام هر کسی که کشته میشود نیست؛ بلکه کسی شهید است که ایمان به خداوند داشته باشد، در جهاد شرکت جوید و به خاطر خدا بجنگد.
باید توجه داشت که شرایط غسل و کفن و دفن شهید نیز از سایر کسانی که جهان را بدرود گفتهاند، ممتاز است: شهید را با همان لباسهایی که بر تن دارد و بدون غسل یعنی همانگونه که بدنش به خون آغشته است، دفن میکنند، تنها چیزی که در مراسم دفن شهید با سایرین مشترک است، نماز است، یعنی شهید همانگونه که کشته شده فقط نماز میت بر او خوانده و دفن میشود.
این نوشته تلنگری است بر مسئولان استان سر سبزمان گیلان تا دریابند که باید بر شهیدان ارج و احترام بگذاریم و نگذاریم المان تصاویر شهیدان عزیز استان ما در خیابانها و در ورودی شهرها و در بلوارها و در جای جای شهرها کم رنگ و غیر قابل رویت شود.
ســلام بــر شهیـــدان … !
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم،قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم،به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند.
سلام بر زائران آفتاب و عاشقان ماهتاب ، پیروان ولایت،آیینه های بی غبار، سروهای سرفراز،گلبوته های عشق،عقابان شب و شیران روز که با گامهای استوار و دستهای پرتوانشان،سرود پرواز سر دادند و به قله های رفیع سعادت رسیدند و آه و افسوس بر ما که مجبوریم سرود:
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
را سر دهیم .
ای بلندای خوبی ، ای شمشیر های باطل کُش ، ای ستاره های درخشان آسمان خون رنگ ایران،ای ایثارگران غیور مردکه با بالهای پروازتان به اوج رسیدید.جایتان خالی و راهتان پر رهرو و خاطره تان جاویدان باد.
سردار شهید حسین املاکی،سردار شهید مهدی خوش سیرت،سردار شهید حاج محمود قلی پور،سردار شهید علی گلستانی،سردار شهید میثم محمد بیگلو،سردار شهید داوود حق وردیان،سردار شهید حسن رضوان خواه،سردار شهید محمد اصغری خواه،سردار شهید فرهاد لاهوتی،سردار شهید علیرضا خلوص دهقانپور،سردار شهید غلامرضا بامروت،سردار شهید سید محمد محمدنژاد،سردار شهید یعقوب یوسفی،سردار شهید سید مهدی نقیبی راد،سردار شهید وحید رزاقی،سردار شهید مجید مرآت،سردار شهید علی خوش روش،سردار شهید حجت نظری و هزاران شهید دوران دفاع مقدس گیلان….
- نویسنده : زلیخا صفری