به گزارش گیرا آنلاین به نقل از حکایت گیلان در «کلفت‌ها» سپینود دلبرحساس ( مادام)، مطهره صفتی ( کلر) و ستاره گلچین (سولانژ) ایفای نقش می‌کنند که قبلا هنرجویان آموزشگاه افرا بودند. این نمایش داستان دو پیشخدمت به نامهای «کلر» و «سولانژ» است که برای کشتن خانم خانه نقشه می‌کشند.
مهدی شایان کارگردان نمایش در نشست خبری این تئاتر با اشاره به این که برای تهیه آن سه سال را پشت سر گذاشته است خاطرنشان کرد: ما برای این نمایش یک سال تمرین جانانانه کردیم. هفته ای چهار جلسه و هر جلسه تقریبا ساعت تمرین می‌کردیم. بچه‌های ما قبلا هنرجویان ما بودند و حالا دیگر بازیگر شدند. خانم سپینود دلبر حساس از تهران به ما منتقل شد که در این کار مجبور بود از اسکوتر برقی استفاده کند که کار سختی بود.
این کلفت‌ها را باید چند بار نگاه کرد
وی با اشاره به تغییر دیالوگ‌های نمایشنامه گفت: سعی کردم کاری بسازم که عنوان کلفت‌های مهدی شایان لقب بگیرد.هرچند ماهیت و جان مایه اثر باید حفظ شود. مدتهاست از این نمایشنامه گذشته است. نمایشنامه اصلی نقدی بر فئودالیسم است که نیاز است با شرایط روز خود تغییر کند. ما ترجمه‌های زیادی از «کلفت‌ها» داریم که به نظرم مشخص بود که کم و کسری زیادی دارد. در پایان کتاب فرانسوی آن را به دست آوردیم و آن را بار دیگر با کمک مترجم دوباره بازنویسی کردیم. وی افزود: شش دهه از این نمایشنامه می گذرد و همه چیز تغییر کرده است، آن زمان اصلا چیزی به نام اینترنت وجود نداشت، و این اتفاقات روی مخاطب تاثیر می گذارد. خود نمایشنامه هملت هم اگر بخواهد امروز اجرا شود چهار ساعت است و دیگر مخاطب امروزی ندارد. البته دیالوگها را سعی نکردیم زیبا کنیم، بلکه مفاهیم و کانسپت تغییر کرد. به نظرم این کلفت‌ها را باید چند بار نگاه کرد ، زیرا مخاطب در بار اول بعضی صحنه ها را از دست می‌دهد.
ما جنون تئاتر داریم
مهدی شایان در مورد شرایط و سختی‌های تئاتر استان گفت: کار ما دیگر از مویه و شکایت گذشته است. عملا ما علاقه مند به تئاتر نیستیم، بلکه جنون این کار را داریم. هیچ مدله ساخت تئاتر به صرفه نیست، ولی بازهم انجام می‌دهیم. همین بلیت نود هزار تومانی برای همه تعجب برانگیز است. توضیح دادنش هم سیکل فرسایشی است. من هم دوست ندارم از این مثالهای نه چندان خوب بزنم که آن را با قیمت یک چای در کافه مقایسه کنم.
تالار مرکزی معلوم نیست برای چه کسی ساخته شده است
این کارگردان با اشاره به سوالی درباره عدم کار در تالار مرکزی نیز گفت: سالنی که در تالار مرکزی ساخته شده مشخص نیست برای چیست و برای چه کسی این سالن ساخته شده است. هیچ اتفاق تئاتری در آن‌جا نمی‌افتد. می‌گویند کار فاخر می‌خواهیم بسازیم که مشخص نیست مرجع کار فاخر کیست. دوما کسی که کار ما را ببیند قاعدتا می‌داند این کار فاخری است. اینقدر ارقام و اعداد نجومی است که هربار اجرا کنیم و تماشاگر هم داشته باشیم بازهم بدهکار خواهیم بود. البته کاری هم نداریم که آن سالن تالار مرکزی اصلا مهندسی ساز نیست. من در این نمایش دوست داشتم مخاطب به صحنه نزدیک باشد که همین سالن را انتخاب کردم. وی همچنین گفت: البته از آقای ثقتی مدیرکل ارشاد استان تشکر می‌کنم که خیلی از ما حمایت کردند و کار ما نیز برای هفده روز تمدید شد که برای کمتر نمایشی پیش می آید. همچنین از عوامل پشت صحنه این کار تشکر می‌کنم که بدون آن‌ها امکان اجرای چنین نمایشی را نداشتیم.
در خانه هم خواهرم را مادام صدا می‌زدم!
ستاره گلچین بازیگر این تئاتر نیز در گفتگو با خبرنگاران گفت: ما زحمت زیادی برای این کار کشیدیم که قابل وصف نیست. دیگر طوری شده بود که در خانه هم خواهرم را مادام صدا می‌زدم! ما اینجا با هم زندگی کردیم. ما سه بهار کنار هم بودیم و این به آدم ارزش می دهد. ما کنار هم قشنگ زندگی کردیم و حاصل این امیدوارم لذت بردن مخاطب باشد.
این کار را همه ایران باید ببینند
مطهره صفتی دیگر بازیگر این نمایش نیز در این نشست خبری گفت: فکر نمی‌کنم کسی در ایران مثل آقای شایان با بازیگرانش کار کند. آقای شایان بازیگرانش را بدعادت می‌کند. بدون شک اگر بخواهیم پروژه ای با افراد دیگر کار کنیم اینجوری تمرین نمی‌کنند. من خودم از صفر و زمان هنرجویی با آقای شایان بودم و قطعا دوست دارم که با ایشان کار کنم، چون می دانم که ثمره خیلی خوبی دارد. وی در پایان گفت: وظیفه دارم از آقای شایان تشکر کنم که این اثر زیبا را ساخت و به نظرم این کار نباید در گیلان نمایش داده شود وهمه مردم ایران باید ببینند.
ساکن تهران بودم، اما به این کار اعتماد داشتم و به رشت آمدم
سپینود دلبرحساس بازیگر نقش مادام نیز در این نشست گفت: من قبلا از هنرجویان افرا بودم و همیشه دوست داشتم با آقای شایان کار کنم. خیلی خوشحالم که با وجود این که ساکن تهران بودم از من دعوت کردند. هرچند برایم با وجود سکونت در یک شهر دیگر و متاهل بودن سخت بود این حال من به ایشان اعتماد کردم و می دانستم این کار خوب و متفاوتی خواهد بود.
