گیرا آنلاین_ ✍️آرمان پورقربانی_سخنگوی ستاد مرکزی دکتر پزشکیان در استان گیلان و عضو جبهه اصلاحات پس از گذشت حدود دو ماه از انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی دکتر پزشکیان، تلاش شد تا برای اولین بار تشکیل کابینه با روشی دموکراتیک و تا آنجا که بتوان شفاف صورت بگیرد. تشکیل کمیته ها و کارگروههای تخصصی و انتخاب افراد اصلح جهت پیشنهاد به رییس جمهور، هم بدیع و هم آغازی شجاعانه در مسیری بود که تجربه ای نوین را با مشارکت مردم به واسطه حضور متخصصان، اساتید دانشگاهها، فعالان سیاسی و نخبگان ایجاد کرد. فرآیندی که شاید انتقاداتی هم می توان به آن وارد کرد، اما قابل دفاع و اثر بخش بود؛ چنانکه امروز می دانیم به اذعان اعضای شورای راهبری دولت که در رأس کمیته ها و کارگروه های مذکور قرار داشت حدود ۷۰ درصد دولت پزشکیان از طریق این فرآیند به کرسی ها تکیه زده اند. حال همین روند در برخی وزارتخانه ها نیز در حال تکرار است و کمیته های انتصابات در آنها تشکیل شده تا بتوانند یاریگر وزرا و روسای سازمانهای کشوری باشند.
با برداشت از همین الگو بود که در استان گیلان نیز فرآیندی برای پیشنهادات انتصابات شکل گرفت. یک شورای راهبری یا هیات عامل پنج نفره تشکیل شد تا ذیل آن نیز کارگروه هایی با وظایف معین آرایش پیدا کنند. احصا و بررسی گزینه های مدنظر برای سازمانها و ادارات مختلف دولتی، وظیفه اصلی این کارگروه ها باید باشد تا نتایج خود را توسط همان هیات پنج نفره به مدیران بالادستی پیشنهاد دهند. اینگونه بود که کارگروه سیاسی در گام اول با حضور چهره های آشنا به حوزه سیاست و وزارت کشور شکل گرفت که اتفاقا تعداد قابل توجهی از آنان از میان جوانان هستند. آنچه در کارگروه سیاسی گذشت این بود که پس از ساعتها بررسی رزومه دهها نفر از گزینه های مطرح جهت استانداری گیلان با شاخص بندی مشخص، طی دو مرحله افراد پیشنهادی جهت معرفی به وزارت کشور مشخص شدند. لیستی شامل هفت نفر از پیشکسوتان عرصه مدیریت تا جوان ترهایی که البته تجربیات گرانی در عرصه کار کسب کرده اند.
لیستی که به نظر قابل دفاع می رسد، چرا که در گام اول تلاش شد به خواسته های مردمی خسته از مدیریت های پیشین توجه شود و با لیست اعلامی، پیام مهمی نیز به آنان مخابره گردد. در ابتدا آنکه همه افراد معرفی شده در این لیست از چهره های خوشنام جریان اصلاحات بوده که در توسعه باوری آنان اندک شبهه ای وجود ندارد. افرادی با تحصیلات درخور، تجربیات قابل توجه و انگیزه لازم جهت توسعه گیلان، سرزمینی که امروز حال خوشی ندارد.
دوم آنکه علاوه بر نسل اول مدیران به چهره های جوان تر هم توجه شد تا اگر سیاست اعلامی دولت مبنی بر حضور چهره های جوان در ساختار مدیریت کشور بخواهد به مرحله اجرا در بیاید، این لیست خالی از حرف نباشد. حال آنکه دیده شده برخی رسانه های اصولگرا از این جهت به لیست مذکور تاخته اند و آن را فاقد کیفیت لازم دانسته اند. بطور مثال گفته شده فرمانداری یک شهرستان، بالاترین رزومه یکی از همین جوانان بوده، اینجاست که باید یادآوری کرد اولین استاندار پایتخت در دولت قبلی، پیش از حضور بر صندلی استانداری، فقط چند صباحی فرماندار ورامین بوده و نه تنها استاندار تهران شد بلکه اندکی بعد بر صندلی معاونت اجرایی همان دولت هم تکیه زد! اما حال که دکتر پزشکیان قرار است انتصابات خویش را انجام بدهد همان ها که هرگز اجازه رشد نسل جوان اصلاح جوی ایرانی را به بهانه های غیر منطقی نداده اند دادشان درآمده است.
و سوم اینکه از میان زنان، چهره ای جوان و خوش سابقه در مدیریت نیز در لیست به چشم می خورد تا شعار زن باوری دوران انتخابات را به عمل تبدیل شده باشد.
در پایان باید گفت ممکن است انتقاداتی هم به اسامی مذکور مطرح باشد، اما نه آنکه هر نتیجه ای می توانست افرادی را به جهات مختلف که جای قضاوتش با نگارنده و این نگاشته نیست در ردیف نقادان قرار بدهد؟ لذا آنچه پر اهمیت جلوه می کند اینکه ستاد دکتر پزشکیان در استان گیلان همراه با جبهه اصلاحات استان طی یک فرآیند دموکراتیک و اتحادی محکم به یک لیست وزین و قابل دفاع رسیده تا امیدوار باشیم استاندار آتی گیلان زیر سایه این همدلی و اجماع بتواند گامهای مناسبی جهت رفع معضلات و توسعه استان بردارد. حال باید اندکی منتظر ماند و دید آیا وزارت کشور با انتصاب استاندار گیلان از میان هفت گزینه پیشنهادی مطروحه، این پیوستگی رسمی را قوام خواهد بخشید؟
