از سوی دیگر بر اساس آمارها، رده سنی نوجوانان و جوانان به عنوان بیشترین گروه مصرفکنندگان این ماده روانگردان شناخته میشود. همچنین، حدود ۱۰ درصد از معتادین استان را زنان تشکیل میدهند که نشاندهنده گسترش دامنه مصرف مواد مخدر در میان اقشار مختلف جامعه است.
سن شروع اعتیاد در گیلان بین ۱۱ تا ۱۹ سال برآورد میشود و ۶۰ درصد از این معتادان، نخستین بار با استعمال سیگار وارد دنیای اعتیاد شدهاند و در ادامه به سوی مواد دیگر نظیر گل، ال اس دی، شیشه و … سوق پیدا کردهاند. این آمارها نه تنها نگرانیهای اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه نیازمند توجه ویژهای از سوی مسئولین و نهادهای مختلف است.
بهطور کلی عوامل زمینهساز اعتیاد به گل در میان جوانان را میتوان از سه بعد بررسی کرد: عوامل فرهنگی-اجتماعی، خانوادگی و فردی. هر یک از این عوامل به نوعی در افزایش مصرف گل نقش دارند.
اگر به جامعه آماری مصرفکنندگان گل دقت کنیم، متوجه میشویم که ظاهرا سهم قشر تحصیلکرده و هنری نسبتا بالاست که در خصوص اعتیاد یک مورد غیرعادی است. در برخی محافل روشنفکری و دانشگاهی، قبح ماده مخدر گل کاهش یافته و مانند نقل و نبات محافل است؛ گویی این ماده روانگردان جایگاهی مشابه سیگار پیدا کرده است. این در حالی است که گل، همانند کوکائین یا هروئین، یک ماده مخدر محسوب میشود و همه اینها در یک گروه قرار میگیرد.
بخش بزرگی از تمایل به مصرف گل در میان جوانان ناشی از آگاهی کم و تبلیغات نادرست در بازار فروش آن است. چیزی که در میان مصرفکنندگان گل دهان به دهان میشود، سرخوشی، افزایش آگاهی و حتی باز کردن چاکراها از طریق مصرف گل است؛ اما چیزی که در این محافل بیان نمیشود، از بین رفتن حافظه کوتاه مدت، اختلالات حرکتی و حتی اختلالات روانی همانند پارانویا و اسکیزوفرنی ناشی از نابودی سلولهای خاکستری مغز بر اثر اعتیاد به مصرف گل است.
از واژه اعتیاد استفاده کردیم، چرا که یکی دیگر از تبلیغات نادرست فروشندگان گل، اعتیادآور نبودن این ماده مخدر است؛ حال آنکه تحقیقات نشان میدهد که این ماده نیز همانند دیگر مواد مخدر، اعتیادآور است. این باورهای نادرست، همراه با ارتباطات اجتماعی گسترده، فرآیند سوءمصرف و وابستگی به گل را تسریع کرده است.
نقش قصور حاکمیت و نهادهای دولتی نیز در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. در بسیاری از مناطق، به ویژه در استانهایی مانند گیلان، بهنظر میرسد نهادهای دولتی به جای تمرکز بر پیشگیری، بیشتر بر سرکوب و مبارزه با مصرفکنندگان تأکید دارند. این رویکرد نه تنها نتوانسته است جلوی افزایش مصرف گل را بگیرد، بلکه باعث ایجاد احساس طرد و بیاعتمادی در میان جوانان شده است. در نتیجه، بسیاری از آنها به مصرف مواد مخدر روی میآورند بدون اینکه آگاهی کافی از عواقب آن داشته باشند.
علاوه بر این، کمبود امکانات تفریحی و ورزشی برای جوانان در گیلان نیز به این معضل دامن زده است. هنگامی که جوانان به فعالیتهای سالم و سازنده دسترسی نداشته باشند، احتمال اینکه به مواد مخدر روی بیاورند افزایش مییابد. مسئولان گیلانی باید با ایجاد فضاهای مناسب برای تفریح و پرورش استعدادهای جوانان، به کاهش جذابیت مصرف گل کمک کنند. متاسفانه گران بودن امکانات تفریحی موجود، در کنار افزایش نرخ بیکاری جوانان، موجب افزایش آمار روی آوردن جوانان به مواد مخدری نظیر گل شده است.
همکاری نهادهایی مانند بهزیستی، آموزش و پرورش، ستاد مبارزه با مواد مخدر، دانشگاه علوم پزشکی و… در راستای پیشگیری از اعتیاد به گل در استان گیلان ضروری به نظر میرسد. در غیاب چنین اقداماتی، کم کاری برخی از مسئولان همچنان به عنوان یکی از عوامل اصلی افزایش مصرف گل در میان جوانان باقی خواهد ماند.
عوامل خانوادگی نیز نقش مهمی در گرایش جوانان به مصرف گل دارند. در دنیای امروز، با توجه به عصر ارتباطات و تغییر ذائقه و نیازهای عاطفی و جسمانی نوجوانان و جوانان، لازم است که پاسخ این نیازها از سوی خانواده ارائه شود. متأسفانه، مشغلههای روزمره و مشکلات اقتصادی باعث شده تا بسیاری از خانوادهها نتوانند به نیازهای عاطفی فرزندان خود توجه کنند.
عوامل فردی نیز بسیار تأثیرگذار هستند؛ بسیاری از جوانان مصرفکننده، درگیر انواع و اقسام بیماریهای روانی نظیر افسردگیاند و برای تجربه سرخوشی لحظهای به مصرف گل روی میآورند. گروه دیگر از جوانان نیز صرفا از روی کنجکاوی و تجربه لذتهای جدید در دام مصرف گل میافتند.
نکتهای که خانوادهها باید به آن توجه کنند این است که اگر فرزند شما در دام اعتیاد افتاده است، به احتمال بسیار زیاد یکی از دوستانش هم مصرفکننده است. در نتیجه خانوادهها باید با رویکردی دوستانه و نه کنترلگرانه، از روابط اجتماعی فرزندان خود آگاه باشند.
برای مقابله با این معضل، خانوادهها باید در وهله اول روشهای پیشگیری از اعتیاد را یاد بگیرند. شرکت در کارگاههای آموزشی و نمایشگاههای پیشگیری از مصرف گل میتواند گام مؤثری در راستای حفاظت از فرزندان باشد.
متأسفانه تا به امروز آمار دقیقی از مصرف گل در استان گیلان در دسترس نهادهای مرتبط وجود ندارد. این در حالی است که رویکردهای سنتی این نهادها در مبارزه با مصرف گل، همچنان بر اساس روشهای قدیمی و غیر مؤثر است. فرهنگ مصرف گل با سایر مواد مخدر قدیمیتر مانند تریاک، شیشه و کراک متفاوت است و پروتکلهای فعلی دیگر پاسخگوی سوالات و نیازهای پرشمار جوانان مصرفکننده نیست.
زنگ خطر سالهاست که به صدا درآمده و اگر در به همین پاشنه بچرخد، در سالهای آینده شاهد افزایش چشمگیرتر مصرفکنندگان گل در میان جوانان خواهیم بود. بنابراین برای مقابله با این معضل اجتماعی، نیازمند همکاری همهجانبه خانوادهها، نهادهای آموزشی و مسئولین هستیم تا بتوانیم نسل آینده را از آسیبهای ناشی از اعتیاد محافظت کنیم.