استیضاح شهردار ، فرصت یا تهدید؟!
استیضاح شهردار ، فرصت یا تهدید؟!
شهر رشت تنش های بدی را پشت سر گذاشته است که نتیجه آن چهره خسته شهردار و اعضا شورا شد و برخلاف هیاهوی حامیان دو گروه، مردم رشت بازنده دراز مدت این قصه خواهند شد.

گیرا آنلاین✍ سروش علیزاده- دموکراسی پایبند به حقوق همه آحاد و گروه های مختلف مردم دُرٌ گرانی است که برای ایجاد آن باید تلاش کرد تا حکومت مردم بر مردم ایجاد شود آن وقت است که دست خودکامگان و رانت خواران و الیگارش های قدرت و مافیا از سر مردم برداشته می شود و جامعه به سمت شکوفایی گام بر می دارد. و نهاد شورا یکی از همان ابزارهایی است که حاکمیت مردم بر اداره امور شهری را تضمین می کند و این مهم در فصل هفتم قانون اساسی و اصول صد تا صد و شش مورد تاکید قرار گرفته است که البته باید با قوانین مجلس و لوایح دولتی اصلاح و مدرن شود.
متاسفانه شهر رشت مانند بسیاری از دیگر شهرهای ایران در بحث تعامل بین شهردار و شورا و شورا با سایر نهاد های حاکمیتی دچار بحران می شود. طبق قانون شهرداری ها اداره امور شهر از راهنمایی و رانندگی تا آب و فاضلاب و … به عهده شهرداری و در مقام اولی طبق قانون شهرداری ها با شورای شهر است اما عملا این طور نیست و هرکدام از این نهادها جدا شده اما در صورت بروز مشکل با توجه به قانون شهرداری ها سبب محکومیت شهرداری می شود مثلا فردی در چاه فاضلاب شهری بیفتد شهرداری به دادگاه کشیده می شود. شورا و شهرداری که باید پاسخگو باشند و عملا قدرتی در دخل و تصرف ندارند و یا مثال دیگر برنامه های ترافیکی به راحتی می توانتد با عدم همکاری راهنمایی رانندگی به سرانجام نرسد و هیچ قدرتی هم شهرداری بر این نهاد ندارد اما باید پاسخگو معضلات به مردم و … باشد.
با وجود این همه کشمکش و سختی کار، اختلافات درون سازمانی را نیز اضافه کنید. عدم هماهنگی شورا با شهردار و البته دخالت های ریز و درشت نهاد های قدرت و دست های پنهان بر تمام تصمیم گیری های شهرداری و شورا و اصطلاحا کشمکش های بیرونی توان کار را از مدیریت شهری می گیرد.
مدیر شهرداری به دلیل به اصطلاح وصل بودن خط شهردار را نمی خواند . شهردار و شورا ابزار بکش بکش های بیرونی می شوند و خط همدیگر را نمی خوانند و حاصل آن خستگی است که بر تن شهردار و شورا می ماند و شاهد بداخلاقی هایی می شویم که آتشی روشن می کند که به جای گرما فقط دود تولید می کند و این دود در چشم مردم شهر می رود و چرخ دنده های توسعه را از کار انداخته و حکومت مردم بر مدیریت شهری را که از اصول ذی حق آن ها بر اساس قانون اساسی است را ناکارآمد می کند.
شهر رشت هم تنش های بدی را پشت سر گذاشته است که نتیجه آن چهره خسته شهردار و اعضا شورا شد و برخلاف هیاهوی حامیان دو گروه مردم رشت بازنده دراز مدت این قصه خواهند شد.
همین جمله قبل از عید زمان مناسبی برای استیضاخ نبوده که به قول اهل حقوق معنی مخالفش می شود اگر بعد از عید انجام می شد مناسب بود یعنی دخالت های بیرونی و عدم تعادل در ساختار شورا و شهرداری و ضرر آن فقط به مردم رشت خواهد رسید.
استیضاخ با مخالفت روبه رو شد. با سه رای مخالف و یک رای ممتنع! هفت و نیم موافق و سه و نیم مخالف!
این رای ضعیف برای ماندن شهردار در ادامه هم تهدید است و هم فرصت و این به هوش درایت شهردار و شورا باز می گردد که به سمت تهدید بروند و یا فرصت بسازند و شهر را در مدار توسعه و ثبات قرار دهند.
تهدید از آن جهت که این رای ضعیف به معنای ادامه کشمکش است. زیرا عملا اکثریت شورا به خواست های خود در بحث مدیریت شهری نرسیده اند. می توانند همه چیز را قانونی قفل کنند تا با نظر آن ها منطبق شود و شهردار هم با کشمکش با اعضا شورا نمی تواند به خدمت رسانی و توسعه بپردازد نتیجه این کشمکش بدنه شهرداری را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
اما فرصت از آنجا ایجاد می شود شهرداری که تمام هویت سیاسیش مدیون رای مردم است بازنگری در روندی که تاکنون در پیش گرفته بردارد. همانطور که در مقاله ای قبلا هم متذکر شده ام ، تفکیک کنش شورایی با شهردار بودن را ایجاد کرده و اندیشه کافی در مدل برخورد و کنش هایش داشته باشد. نیروهای ضعیف دور و بر خودش را به جاهایی که تواناییش دارند فرستاده و با نیروهای کارآمد و مورد اقبال شورا ادامه حرکت دهد. ایده های نو و کارآمد را بها داده و توازن ارتباطی با شورا را تقویت نماید. تقویت هوش رفتاری اجتماعی ( EQU) می تواند موتور محرک بازسازی و ترمیم اعتماد های دو طرف باشد و شهرداری که خود مدعی سه دوره کار شورایی است باید راه های مختلف تعامل را با اعضا شورا و پرسنل شهرداری به کار بگیرد تا اجازه مداخله های بیرونی و بی اخلاقی های تعدادی معدود گرفته شود.
آنگاه می توان این ماندن را فرصتی برای شتاب بیشتر توسعه دانست. شهر رشت لیاقت توسعه و داشتن مدیرانی را دارد که هیجان بیان دستاورد هایشان را در تریبون های رسمی و مدیا های زنده برای مردم داشته باشند و نه چهره های عبوس و خسته که نوید آینده خوش را به مردم نمی دهند. رسانه ها هم باید در تحقق این وحدت و حرکت به سمت توسعه یار و یاور شورا و شهرداری باشند.