مغز بزرگترین درمانگر در طب سنتی
مغز بزرگترین درمانگر در طب سنتی
ما زمانی دارو ها را استفاده می کنیم مطمئن باشیم که بیماری منجر به تخریب شده است

گیرا آنلاین- مازیار صیادی– نقش ودخالت راهبردی ساختار بدن توسط مغز ومخچه و طناب نخاعی ودمبالچه بعنوان درمان مکمل یا یک در مان فرعی تلقی نمی گردد ، درصورتیکه تمام فعل وانفعالات وترشحات هورمونی ودستورات اعصاب وهرگونه کنش وواکنش وفعال سازی آنزیم ها وکوآنزیم ها وغدد درون ریز وبرون ریز وحتی پایداری فیزیک بدن واعضا وجوارح وسایر فرایند سلامت وکارکرد هر عضو فقط وانحصارا ومستقیم از طریق کانال نخاعی به مغز متصل ومرتبط است ، آنگاه حسب دستور مغز بعنوان جامع ترین وبزرگترین قدرتمندترین فرمانده بدن دستورات لازم را از طریق سیستم اعصاب به عضو مربوطه می دهند، ولی به دلایل متعدد ومتنوع اعم از تصادفات ویا آسیب ها وتروما والتهابات وضربه های شدید ویا شوک های عصبی ویا بعضی مواقع بعلت دلایل ناشناخته عضوی از بدن انسان اتصالات خود را با سیستم های عصبی ومغز از دست می دهد، وعملا ارتباطات آن با مغز مختل می گردد واینجاست عضو بدن تعادل کارکردی خودش را از دست می دهد، مثلا اگر معده اتصال خود را با مغز از دست بدهد وهیچ گاه ارتعاشات مغز به معده نمی رسد وهمینطور این فرایند مربوط به همه اعضای بدن است اگر ارتباطات سیستمی با مغز مختل گردد یقین داشته باشید با هیچ داروی شیمیایی ویا گیاهی قادر نخواهید بود فعالیت معده را منظم سازید، وقتی معده از طریق سیستم های عصبی به مغز وصل نگردد، عملا تعادل ترشحات هورمونی وآنزیم ها بهم خورده وبیمار دچار مشکلات هضمی و ورم معده وسوزش سر معده وگاهی درد شدید معده ودر نهایت زخم معده حادث می گردد که طب نوین در این مرحله یکسری دارو های شیمیایی وطب سنتی و داروهای گیاهی تجویز می کنند ، که درواقع باید اذعان نمود طب سنتی و طب نوین اشتباه بارز وآشکاری مرتکب می شوند، چون اساسا این بیمار با دریافت داروها خاصه شیمیایی ویا گیاهی عملا ممکن است یکسری تخریب های گذشته وآسیب های وارده درمان گردد، ولی هرگز عامل اصلی اختلالات معده درمان نخواهد شد ، وگاهی سوزش وزخم معده ویا ورم معده حتی با مصرف گیاهان دارویی توسط طبیب سنتی ویا پزشک طب نوین تجویز می شود در مان نمی گردد، وگاهی بعلت بیماری مزمن وجهش های خطرناک سلولی بیمار مبتلا به کانسر می شود که این مرحله تراژدی غم باری را برای بیمار وخانواده بیمار بهمراه خواهد داشت … بزرگترین چالش طب سنتی وطب نوین عدم شناخت وتوانمندی لازم برای رصد اعصاب وکارکرد میدانی اعصاب با تک تک اعضای بدن است ، اغلب اینان نمی خواهند بپذیرند هر عضوی از بدن دستورات اجرایی وعملیاتی خود را از مغز ومخچه ودمبالچه از طریق طناب نخاعی می گیرند ، که قالب هر دو گروه پزشکان طب نوین وسنتی به علل وعوامل ودلایل بیماری که منشا ومبدا آن عدم اتصال اعضای بدن با مغز است اساسا توجه ای ندارند وبه فرض این ارتباط را هم درک کنند راههای اتصال ودرمان آنرا نمی دانند ودر خوشبینانه ترین حالت هردو گروه از اطبا نوین وسنتی اقدام به تجویز دارو می کنند ولی همانگونه گفته شده عدم اتصال وارتباط اعضای بدن با مغز وبوجود آمدن بیماریهای متعدد ومتنوع هرگز با داروهای شیمیایی یا گیاهی درمان قعطی اتفاق نمی افتد، وبه فرض اگر اطبا نوین وطب سنتی به علل و ریشه یابی بیماری تمرکز کنند حداکثر به یکسری استرسورها وعوامل بیرونی در تحریک بیماری معده تمرکز می کنند که تا حدودی قطع این محرک ها در گسترش بیماری کارساز است ولی هرگز نمی توانند هژمونی درمان را برای بیمار به ارمغان آورد اساسا در تشخیص ودرمان بیماریها به فرض نمونه وشاهد مثال معده را پیش می کشیم هردو طبیب نوین وسنتی باهم اشتراکات جدی دارند ،هر دو ابتدا با اندوسکوبی محیط معده را مشاهده می کنند البته طب سنتی به اندوسکوبی که طب نوین گرفته توجه عمیق دارد ولی در بعد درمان بیماری باز هر دو تصمیم واحد می گیرند، لزوما این بیمار باید دارو استفاده نماید وتنها فرق این دو طبیب در نوع داروی است که ویزیت می کنند پزشکی نوین داروی شیمیایی ولی طب سنتی گیاهان دارویی که دراصل هردو دارو هستند وتنها فرق آنها اینست منشا یکی شیمیایی ومنشا دیگری گیاهی است، تا اینجا بیمار هنوز بیمار است وهرگز نمی تواند از چنگال ناراحتی معده بگریزد .. بارها مشاهده شده بیمار بمدت ۱۵ سال داروی شیمیایی وگیاهی مصرف می کنند ولی بطور مدام بیماری را همراه خود دارد و بارها بیماران از ترش کردن معده وسوزش شدید معده بعداز میل به غذا ودرد شدید شکایت دارند … ودرنهایت پناه بردن به دارو ها قدری تسکین می یابند …
وقتی همین بیمار نزد طبیب حاذق متخصص اعصاب طب سنتی می آید ابتدا چکاب کامل می گردد ودر چکاب کامل تمام اعضا وجوارح از مغز وطناب نخاعی تا قسمت تحتانی بدن بطور دقیق وجامع مورد معاینه ورصد قرار می گیرد تا از وضعیت همه اعضا وجوارح باز بینی گردد که چه بسا در حین معاینه ورصد وچکاب کامل بیماریهای سایر اعضا وجوارح مشخص می گردد گاهی بیمار باشکایت از یک درد معده ساده می آید ودر چکاب مشاهده می گردد که تیروئید وریه وپانکراس وغیره عملا دستورات خودشان را از مدار مغز دریافت نمی دارند … و آنگاه حوزه درمان گسترش می یابد درصورت رصد اعصاب معده از مرکز اصلی بنام مغز، وضعیت اتصال عصب از محل طناب نخاعی در ناحیه مهره پشتی که اعصاب مربوط به معده از کانال مهره پستی عبور می کند مشاهده ومعاینه می شود، آیا اساسا اتصال عصب معده به نخاع برقرار است؟ که در ۹۰ درصد مواقع افرادی که ناراحتی معده وروده وطحال ودیابت وتنفسی ودرگیری ریه وغیره دارند عملا اتصالات اعصاب به طناب نخاعی ومتعاقب آن به مرکز مغز وصل نمی باشد وهمچنین هاکذا بعضی از اعضا وجوارح دستور خودرا از مخچه می گیرند ویا از دمبالچه دستورات لازم را برای اعضای مورد هدف دریافت می دارند و لازم است هریک از موقعیت کارکردی لزوما مطالعه شود تا عملا اتصالات مغزی ومخچه ودمبالچه از طریق طناب نخاعی برقرار گردد … ما زمانی دارو ها را استفاده می کنیم مطمئن باشیم که بیماری منجر به تخریب شده است نه برای اتصال به مغز هرگز از گیاهان داروهای گیاهی استفاده نمی شود، اصولا اتصال اعصاب اعضا وجوارح به مغز بصورت مکانیکی وبا فنون خاص وحرفه ای ودقیق انجام می گیرد البته گاهی برای ثبات سیستم های عصبی داروهای مختص خودش را بکار می برند بارها دیده شده که بعضی از دست اندرکاران طب سنتی یکسری فوائد گیاهان دارویی را لیست نموده و بدین باور هستند که این دارو ها گیاهی هستند ، اگر سودی نداشته باشند ضرر که ندارد!! که انحراف اصلیت درمان از همین جا اغاز می گردد که عملا در صورت نشر وگسترش این دیدگاه ضربه سنگینی به طب سنتی وارد خواهد ساخت ..
در موقعیت بعدی نحوه رصد اعصاب و از بین بردن موانع اتصال ونحوه تشخیص ونیز نحوه اتصال اعصاب به طناب نخاعی به صورت مکانیکال خواهیم پرداخت
مازیار صیادی